کتاب این صدای من است

توضیحات

پشت جلد

پی‌یررییس یک شرکت بزرگ در فرانسه است. اما صدای او مانند نوجوانان است. او صدای خود را بسیار زیر، یکنواخت، نازک و فاقد قدرت و نفوذ می‏داند و معقتد است برخی او را در جایگاه رییس دست‏کم می‏گیرند همین مساله باعث شده تا در شرکت به اندازه کافی حرف‌ها و دستوراتش جدی گرفته نشود. این مشکل به روحیه و اعتماد‌به‌نفس پی‌یر ضربه‌ای جدی زد و او نه فقط در محیط کاری بلکه در محیط شخصی زندگی نیز به مشکل برخورد. بسیاری از افراد از صدای خود راضی نیستند. برخی با نوع و رنگ صدایشان مشکل دارند. برخی می‌گویند که نوع صدایشان بر روی ارتباطات بین فردی آنها تاثیر گذاشته و آنها را به مشکلات روحی  و روانی دچار کرده است. برخی از طنین و فرکانس صدایشان در رنج هستند. برخی دوست دارند صدای بم داشته باشند، گوینده، دوبلور یا گوینده کتاب صوتی شوند. برخی دیگر دوست دارند که حجم صدای بالایی داشته باشند تا بتوانند آواز بخوانند و شاید در آینده بر روی صحنه بروند و برای هزاران نفر بخوانند. اگر در ذهن شما چنین مسائلی می‌گذرد، پیشنهاد می‌کنیم این کتاب را بخوانید. اگنس اوژ به عنوان متخصص گفتاردرمانی و یک روانشناس به مراجعین خود در این مسائل کمک کرده است. در این کتاب از تکنیک‌های گفتاردرمانی برای بازپروری صوتی استفاده شده و به خوانندگان در اصلاح صدایشان یاری رسانده است.

یادداشت ناشر

برخی از شخصیت‌ها را ما با صدایشان به یاد داریم، به طور مثال می‌گوییم:«یادش به خیر چه صدای مخملینی داشت و بعد بلافاصله می‌گوییم که چه قدر شخصیت مهربان و جذابی داشت.» واقعیت این است که صدا قسمتی از شخصیت انسان را می‌سازد و برای هر شخصی ممکن است تبدیل به یک ویژگی جذاب شخصیتی تبدیل شود. ما به‌طور ذهنی می‏توانیم از هر صدای زیبایی لذت ببریم. صدایی که تأثیر مطلوبی بر ما داشته باشد، به‌واسطه وضوح، لطافت، رنگ‌های هارمونیک، شفافیت و روشنی، دقت و صحت خود، طنین، وسعت، تحریر و شیوه بیانش باعث می‌شود تا هیجان را احساس کنیم.

اگرچه هیچ صدایی معمولی نیست، هر صدا، ویژگی، خاصیت، اصالت و غنای درونی پنهان خود را دارد و زمانی‏که خود را نشان می‏دهد، بسیار شگفت‌انگیز خواهد بود. اما کمتر کسی است که از صدای خودش خوشش بیاید. اغلب افراد می‌گویند که از صدایشان ناراضی هستند. اما این کتاب فرصتی را فراهم می‌کند که هر شخصی، نوع و ویژگی صدای خود را بشناسد و اگر حس منفی و نادرستی به صدای خود دارد، آن را از بین ببرد.

اگنس اوژ نویسنده کتاب و رواندرمانگر می‌نویسد:« من در جایگاه درمانگر، باید به بیمار کمک کنم تا صدای خود را بازبینی کند و قابلیت‏های آن را بشناسد. انجام این ‏کار در ابتدا بسیار سخت است، اما آن‌ها پس از شناخت خود، به‌سرعت به دید بهتری از نشانه‌‏های صوتی جهت حفظ صدای شخصی خود می‏رسند. این کار مستلزم تلاش شخصی است. درمان صوتی به افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس بیمار کمک خواهد کرد.»

در حقیقت بخشی از قضاوت‌های افراد نسبت به صدایشان نادرست است که با خواندن این کتاب تا اندازه‌ای متوجه آن خواهند شد، آن‌ها یاد می‌گیرند ویژگی‌های صوتی صدایشان را بهتر بشناسند و آن را با کمک تمریناتی که در کتاب اشاره شده، بهتر کنند. کتاب در بخش‎های آغازین سعی می‌کند سیستم اندام صوتی را به ما معرفی کند و ما متوجه می‌شویم صدا از کجا نشات می‌گیرد و چگونه کار می‌کند. سپس تفاوت صداهای زنان و مردان، صدای‌های آوازی، رنگ، شدت و فرکاس صدا را متوجه می‌شویم، این بخش به ما کمک می‌کند تا متوجه شویم آیا می‌توانیم از صدای خود برای شغل آینده‌مان استفاده کنیم و این که بدانیم به طور مثال اگر مرد هستیم دارای صدای تنور، باریتون و باس هستیم یا اگر زن هستیم بدانیم دارای صدای، سوپرانو، متزو سوپرانو یا آلتو هستیم.

در بخش‌های بعدی کتاب وارد مباحث رفتاری و روانشناسی می‌شود. مانند بقیه کتاب‌های مجموعه زندگی بهتر، در این کتاب هم درمانگر به ذکر تجربیات خود با مراجعینش می‌پردازد و همین نکته باعث جذابیت کتاب شده است. چرا که مثالها مملوس، عینی و واقعی است.

در این بخش از کتاب، مثالها از مراجعینی است که احساس بدی نسبت به صدای خود دارند و سپس در روند درمان متوجه می‌شوند، که این احساس غیرواقعی بوده و صدایشان در نظر دیگران ویژگی منفی یا بدی ندارد، بلکه آنها خود چنین حسی نسبت به صدایشان داشته‌اند. در بخشی دیگر از کتاب با مراجعینی مواجهه می‌شویم که دچار اختلال صوتی شده‌اند و این اختلال در روند زندگی آن‌ها تاثیر منفی گذاشته است. تصور کنید یک معلم، یک سخنران، یک گوینده، بازیگر از صدای خود برای امرار معاش سود می‌برند و صدا یک ابزار شغلی آن فرد محسوب می‌شود. بنابراین هرگونه اختلال و هر اتفاقی که بر روی صدایشان بیفتند می‌تواند موقعیت شغلی آنها را در خطر قرار دهد. بنابراین برای این افراد هم یک سری تمرینات برای مراقبت و بهداشت صوتی تجویز می‌شود و هم برای درمان این اختلال باید به متخصص گوش، حلق و بینی مراجعه کنند. البته فقط این افراد نیستند که از صدا به عنوان یک ابزار شغلی استفاده می‌کنند، تصور کنید شما فروشنده هستید و باید با نحوه بیان خود کالا یا خدماتی بفروشید یا مدیر هستید و باید به زیردستان خود مواردی را بگویید، اگر صدای مناسبی نداشته باشید و یا نتوانید از صدای خود به نحو درستی استفاده کنید، کالای شما فروش نمی‌رود و یا کارمند و کارگر شما، حرفتان را نمی‌خواند. این کتاب کمک می‌کند تا بتوانید برخی ویژگی‌های صدایتان را تقویت کنید و به یک صدای رسا، شفاف، محکم دست یابید.

متاسفانه در مدارس و سیستم آموزشی هیچ توجهی به بهداشت صدا نمی‌شود. از سوی دیگر خانواده‌ها نیز توجه چندانی به بهداشت صوتی فرزندان خود ندارند، در حالی که والدین و معلمان باید بدانند که بهداشت صوتی را نیز مانند دیگر ارزش‌ها به کودک آموزش دهند؛ یعنی همان‌طور که به آن‌ها یاد می‏دهند چگونه از خود مراقبت کنند، بهداشت فردی را رعایت کنند. باید به کودک آموزش دهیم که صدای خود را پرورش دهد، نه فقط برای کاری هنری، بلکه او باید درک کند که اندام‌های صوتی به او اجازه صحبت می‏دهد و موجب شکوفایی شخصی او می‏شود. کودکی که مدام جیغ می‌کشد و خواسته‌های خود را با داد و فریاد از والدین به دست می‌آورد، در آینده تارهای صوتی او دچار مشکل می‌شوند و بر روی نحوه صحبت و بیان او در بزرگسالی تاثیر منفی خواهد گذاشت. بنابراین خواندن این کتاب نه فقط برای کسانی که اختلال صدا دارند بلکه به همه افراد برای آن که بهتر بتوانند از قابلیت‎های صدای خود بهره ببرند، پیشنهاد می‌شود.

مصطفی قاجار

مدیرمسئول انتشارات شمعدونی

گزیده جملات

• درست همچون روح و روان، هر صدایی همیشه چیزهای زیبایی برای شنیدن و کشف کردن وجود دارد.

• وقتی در تثاتر صدایی اشتباه اجرا شود، ما ناهماهنگی بین صدا و نقش را حس می‌کنیم و در نتیجه احساسی که مدنظر است، به‌درستی منتقل نمی‌‏شود. در این صورت، صدای انتقاد حضار بلند می‌شود: «بازیگر نمی‌تواند احساس شخصیت را منتقل کند» یا « او چقدر بد بازی می‏‌کند.» و این‌گونه، شخصیت داستان دیگر برای تماشاچیان قابل‌قبول نیست، زیرا بازیگر نتوانسته است میان صدا و هدف نقش هماهنگی ایجاد کند.

• آواز موسیقی قلب است که روح و جان را غنی می‌کند تا آن را به سخن گفتن وادارد. در حقیقت آواز، خواص درمانی دارد.

• صدایتان همچون آینه‏ای است که شما را بازتاب می‌دهد

• هدف از تمرین‌های صوتی کسب رضایت فرد از بیان صداست تا از قضاوت‏های منفی خود و دیگران رها شود.برای اینکه یاد بگیریم خود را با صدایی متفاوت نشان دهیم، پیش از هر چیز باید خود را کشف کنیم، بپذیریم، عادت‏‌هایمان را تغییر دهیم، و خود را در یک گستره و لحن آوایی جدید نشان دهیم.

• توماس صدایش را دوست ندارد، او می‏‌خواهد صدایش مردانه باشد، تودماغی نباشد، و نیز بتواند لحن‏ یکنواخت صدایش را تغییر دهد. او مدعی است که از نظر دیگران صدایش ایراد دارد و همین مسئله زندگی روزمره او را تحت‌الشعاع قرار داده است.

• توماس مدام مسائلی را که از نظر دیگران دردسرساز است، تفسیر می‏‌کند و به این ترتیب خود را تحقیر می‏‌کند. بنابراین، او نمی‌‏تواند خودش باشد، زیرا مدام از این می‌ترسد که دیگران چه فکری درباره‌اش می‌‏کنند. ترس عمده او طرد شدن است، زیرا او با دیگران متفاوت است.

• در جریان کلی این تفکر و تأمل درونی، توماس به‌تدریج موفق شد اعتماد به نفس خود را به دست ‏آورد. او فهمید که ناخودآگاه افکار منفی بسیار بی‏ارزشی را روی صدایش پیاده کرده که در نهایت منجر به ناراحتی‌‏اش شده است. او کم‌کم نسبت به خود افکار بسیار مثبت، عینی و واقعی‏تری را پذیرفت و بر تجربه فعلی و تجربه‌های مطلوب خود متمرکز شد تا سیستم فکری‌اش را متعادل کند و صدای خود را آن‌گونه که هست بپذیرد، بدون اینکه آن را قضاوت کند.

• توماس آرزو می‌کرد دیگر به صدایش حساس نباشد. آیا او در واقع می‌خواست گرایش خود را نادیده بگیرد تا از بی‌عدالتی و توهین دیگران که پیامد تفاوت او بود، خلاص شود؟

• به او توصیه می‌کنیم که در کنار حذف افکار نامعقولی که او در رابطه با ترس از طرد شدن دارد و باعث تشدید احساس حقارت در او می‌‏شود، کاری رضایت‌بخش نیز انجام دهد. به این ترتیب با تمرکز روی صدایش می‌‏تواند حس اعتماد به نفس را دوباره به دست آورد و جرأت داشته باشد که خود را با صدایی موقر، مطمئن و بم، در انظار عمومی اثبات کند. علاوه بر این، توماس باید بفهمد که نمی‌‏تواند همه چیز را در هر زمانی کنترل کند و این کنترل فقط در زمان مقتضی ممکن خواهد بود.

• او می‌‏تواند صدای طبیعی خود را حفظ کند و خود واقعی‌اش را نشان دهد، قضاوت‏های دیگران درباره صدایش را کنار بگذارد، و از قدرت قضاوت شخصی خودش آگاه باشد. پیش از هر چیز، او باید با خودش منطقی و کم‌توقع باشد و نیز قبول کند که کامل نیست، پس باید آزادتر و در نتیجه شادتر زندگی کند

• نوجوانانی که ظاهری مردانه پیدا کرده‌‏اند، اما صدایشان هنوز کودکانه است، این ناسازگاری را حس می‌‏کنند. پایداری این تفاوت و شکاف می‌‏تواند مخرب و آسیب‌زننده باشد.

• کسی که افکار و احساسات خود را با صدایی گرم، عمیق و لطیف بیان کند، می‌‏تواند چنان تأثیری بر ما بگذارد که بر جنبه‌های ظاهری او توجهی نداشته باشیم. این نتیجه زمانی حاصل می‌‏شود که فرد در بیان خود، واقعی و صادق باشد و با خودش احساس هماهنگی کند.

• اگر صدایتان معمولاً آن چیزی نیست که می‏‌خواهید، اگر آن را همان‌گونه که هست نمی‏‌پذیرید و با شما همخوانی ندارد، اگر صدایتان مانعی در برابر پیشرفت شخصی شماست، اگر همچون مانعی است در برابر آنچه می‌‏خواهید انجام دهید یا حتی اگر خودش یک نقص محسوب می‌شود، بنابراین بهتر است به متخصص مراجعه کنید تا به تعادل لازم در بیان و تحقق شخصیت خود دست یابید.

• تمرین و تمرکز بر صدای خود، راهی برای مراقبت از خود است.

• آواز خواندن نیز راهی برای بازی با صداست. در گذشته وقتی هنوز رادیو یا تلویزیون وجود نداشت، ما در جمع خانواده آواز می‏‌خواندیم و این راهی برای حفظ و انتقال سینه به سینه سنت‌‏ها و فرهنگ بود.

• امروزه اما در محیط‌‌های خاص، با دستگاه کارائوکه یا در حمام خانه آواز می‌‏خوانیم. هر چند هم دیگران اصرار کنند، اما از ترس مسخره شدن، جرأت نداریم آزادانه در جمع با دیگران آواز بخوانیم. ما لذت آواز خواندن را از دست داده‏‌ایم.

• آواز خواندن بازگشت به معصومیت دوران کودکی است. بازی کردن با صدا یعنی اینکه یاد بگیریم چگونه از آن لذت ببریم، به آن بخندیم و حتی به خودمان نیز بخندیم؛ این کار ما را به خود نزدیک می‌کند و نیز به ما کمک می‌‏کند تا خود را همان‌طور که هستیم بپذیریم.

• صدای قاطعانه صدایی است که جرأت می‌‏کند و بدون ترس و در نهایت سادگی تولید می‌شود و هماهنگی حالت درونی با گفتار را نشان می‌دهد.

• اگر صدایی قاطع داشته باشیم، احساس خوبی نیز نسبت به خود خواهیم داشت.

• صدای قاطع به ما کمک می‌کند تا در بیان افکار و احساسات با خود و دیگری، حس اعتبار و اطمینان داشته باشیم. در واقع، راهی برای انتقال اعتماد به خود و دیگران است

• صدا باید همچون حامی برای بیان شخصیت شما باشد؛ بنابراین باید از آن برای اثبات و تأیید خود استفاده کنید. صدا ثروتی طبیعی، ذاتی و غریزی است که به همه انسان‌ها داده شده است.

• اگر هنگام معرفی، احساس می‌کنید که صدایتان نمی‌تواند به‌خوبی شما را اثبات کند، باید ابتدا موقعیت را تمرین کنید.

• از سرزنش خود و نیز گفتن چیزهای ناشایست نسبت به خود و دیگری دست بردارید و به‌سادگی با صدای بلند و قاطع بگویید که چه کسی هستید و چه چیزی برای گفتن دارید. تمرین را با گفتن یک جمله برای معرفی خود تکرار کنید تا جایی که صدایتان رضایت‏بخش و به اندازه کافی قانع‏کننده باشد.

• در این تجربه‌ها کاملاً آگاهانه اغراق کنید، مثلاً با افزایش آهنگ صدا، حروف صدادار را طولانی‌تر ادا کنید. این کار باعث افزایش اعتماد به صدایتان می‌‏شود؛ با شنیدن وسعت و تنوع صدایی که می‌‏توانید تولید کنید حتماً شگفت‏‌زده خواهید شد.

• در همه شرایط اثبات خود نظیر مهارت درخواست کردن، مهارت نه گفتن، تمجید کردن، انتقاد کردن، و مدیریت درگیری‌ها و تنش‌ها، صدای شما باید همواره خود را اثبات کند.

• با لحن‏‌های متفاوت «نه» گفتن را تمرین کنید، سپس با شیوه‌ای قاطع، اعتماد به نفس را در صدایتان و روی تک‌تک کلمات نشان دهید.

• کسی که هیجان خود را فریاد می‏‌زند، در صدای خود چیزهای مهمی برای گفتن دارد، یعنی در واقع فشار چیزی که او درون خود احساس می‏کند.

• بدون شک والدین و معلمان باید بدانند که بهداشت صوتی را نیز مانند دیگر ارزش‌ها به کودک آموزش دهند؛ یعنی همان‌طور که به آن‌ها یاد می‏دهند چگونه از خود مراقبت کنند، بهداشت فردی را رعایت کنند، غذای سالم بخورند، ورزش کنند، خود را پرورش دهند، فعالیت هنری انجام دهند، به کار و حرفه‌ای مشغول شوند و به نزدیکان خود کمک کنند. ما باید به کودک آموزش دهیم که صدای خود را پرورش دهد، نه فقط برای کاری هنری، بلکه او باید درک کند که اندام‌های صوتی به او اجازه صحبت می‏دهد و نیز موجب شکوفایی شخصی او می‏‌شود.

• باید کودکان خود را ترغیب کنیم تا توانمندی‏های صوتی خود را افزایش دهند؛ بهتر است به آن‌ها اجازه دهید تا در کلاس با صدایی بلند بیشتر تمرین کنند. ابتدا همه با هم، بعد در گروه‌های کوچک و سپس به‌تنهایی، تا توجه همکلاسی‏ها را به خود جلب کند و با تکرار تمرینات انگیزشی کوچک، به کمک صدای خود، اعتماد به نفس داشته باشند.

• برای افزایش توانایی‏های بیان صوتی، می‏‌توانید تمرین‌های مختلفی را در قالب بازی به کودکان ارائه دهید. کودکان عاشق خواندن دسته جمعی اشعار یا سرودها و متل‌هایی هستند که حفظ کرده‏‌اند. بنابراین می‌توانید به آن‌ها تمرین‌هایی غیرمعمول بدهید (مثلاً فقط حروف صدادار متن را بخوانند).

• وقتی به صحبت‌های کسی که صدایی زیبا دارد، گوش می‏‌دهیم؛ در واقع، احساس آرامش می‌کنیم و به او اعتماد خواهیم کرد. علاوه بر این، صدای او باعث افزایش علاقه و رغبت ما می‏‌شود و تمایل داریم که بیشتر او را بشناسیم و بیشتر با او صحبت کنیم.

• متخصصین گفتار درمانی، برای حل مشکلات صدا بیشتر از تمرین‌های آوازی استفاده می‏کنند؛ یعنی آواز همچون ابزاری درمانی، و درمانی بدون دارو! بدون شک، آواز خواندن برای سلامتی مفید است. پیدا کردن صدای خود به‌معنای یافتن صدایی مناسب برای خود است. صدایی که آن را بپذیریم و شخصیت واقعی ما را نشان دهد و اجازه دهد تا افکار، احساسات، حالت روحی و اهداف خود را آشکار کنیم. پیدا کردن صدای خود یعنی شناخت خود، پذیرش خود به گونه‌ای که هستیم، و این یعنی بهترین چیزی که می‏توانیم به خود و دیگران هدیه بدهیم.

•   کاراکوئه ابزاری سرگرم‌کننده برای دوستداران آوازخوانی است که از طریق یک صفحه نمایش و یک میکروفون، این امکان را برای افراد مبتدی فراهم می‌کند تا در حین پخش موسیقی آوازهای مشهور، متن اشعار آن‌ها را بر صفحه نمایش ببینند و از طریق میکروفن آواز بخوانند و صدای خود را ضبط کنند.