درمان استرس و اضطراب با تابلوهای نقاشی
ایده استفاده از نقاشیهای مشهور اروپایی برای کاهش استرس و اضطراب ایده متفاوت و منحصر به فردی است که به آن نقاشی درمانی یا هنردرمانی هم میگویند. کریستف آندره نویسنده کتاب من ذهن آگاه هستم به عنوان یک روان درمانگر در بیمارستانهای فرانسه انجام میدهد. او درباره یکی از تابلوهایی که عکسش در کتاب آمده چنین مینویسد:
نقاشی فقط مخصوص چشمها نیست. برخی تابلوها میتوانند چیزهایی را در گوش ما زمزمه کنند. درست مانند همین تابلو؛ این، اثری است که باید به آن گوش دهیم. البته که باید به آن نگاه کرد، اما بیشتر حس شنوایی ما را تحریک میکند.
گوش دهید، صدای بچههایی را میشنوید که مشغول بازی هستند و مادرانشان از آنها میخواهند آرامتر بازی کنند. باد میوزد و برگهای درختان خشخش میکنند. صدای آواز پرندگان بهگوش میرسد. کمی آن طرفتر، سگی یا شاید هم چند سگ پارس میکنند.
ناگهان، صدای عجیبی شنیده میشود. صدا کمکم بیشتر میشود. هو هو چی چی… صدای لوکوموتیو بخار بیشتر و بیشتر میشود، همه جا را فرا میگیرد، صدای سوت قطار و حرکت چرخهایش روی ریل در فضا طنینانداز میشود. چی چی؛ سوتی است که راننده لوکوموتیو با شور و شوق یا از روی عادت، هنگام عبور از پل به صدا در میآورد.
سپس همه چیز کمکم آرام میشود، قطار دیگر ناپدید شده است و فقط از دور کمی صدایش بهگوش میرسد. در یک لحظه، دیگر چیزی باقی نمیماند؛ همه چیز بهطور نامحسوسی محو میشود. دیگر فقط خاطرهای از آن بهجای مانده است. صدای قطار دقیقاً چه وقت متوقف شد؟ چه مدت صدایش به گوش میرسید و ذهن ما را درگیر کرده بود؟ آیا اینها مسائل مهمی نیستند؟ شاید اینطور باشد. اما شاید هم نکتههای بسیاری در آن نهفته باشد، زیرا پاسخ به این پرسشها تا حدی دیدگاه ما را مشخص میکند که آیا به ندای زندگی گوش میدهیم یا نه.
زندگی، لحظه به لحظه سپری میشود. ذهن ما در وهله نخست بهآرامی همه چیز را بهخاطر میآورد، صدای بچهها، مادران، صدای باد و پرندگان. یا شاید هم صدای پارس سگ یا سگهایی که از دور بهگوش میرسد…
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)